مرکز بهداشت شهدای انقلاب
به مناسبت هفته ملی سلامت روان، بیشتر بدانیم؛ بحران و تأثیر آن بر خانواده (بخش اول)
هرچند بحرانها ناگزیرند و زندگی را دچار آشفتگی میکنند، اما با کمی آگاهی و آرامش میتوان از دل آنها عبور کرد. اگر والدین بتوانند احساسات خود را کنترل کرده و ارتباطی صمیمی با فرزندان حفظ کنند، حتی سختترین شرایط هم میتواند به فرصتی برای رشد و همدلی بیشتر تبدیل شود.
وقتی بحرانهایی مانند بیماری، مشکلات مالی، از دست دادن عزیزان یا حوادث ناگهانی پیش میآیند، خانواده به عنوان یک مجموعه عاطفی دچار تغییر و فشار میشود؛ والدین معمولاً اولین کسانی هستند که تحت تأثیر این شرایط قرار میگیرند؛ در چنین موقعیتهایی ممکن است تمرکز خود را از دست بدهند، احساس بیکفایتی کنند یا برای فرار از استرس به کارهای بیاهمیت پناه ببرند. گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا تکانشی از خود نشان میدهند و گاهی هم به دنبال تکیهگاه یا فردی میگردند که احساس امنیت را در آنها تقویت کند.
در دوران بحران، نظم معمول زندگی خانواده برهم میخورد. نگرانی از آینده و مشکلات ناشی از بحران باعث بروز اختلاف میان والدین میشود و احساس خستگی، ناامیدی و فرسودگی در همه اعضای خانواده دیده میشود. البته شدت این تأثیر برای همه یکسان نیست؛ خانوادههایی که از قبل با مشکلات جسمی، روانی، زناشویی یا اقتصادی مواجه بودهاند، معمولاً آسیبپذیرترند. نبود حمایت اجتماعی و قرار گرفتن در معرض فشارهای پیدرپی نیز باعث میشود تحمل بحران برای والدین دشوارتر شود.
بحرانها رابطه بین والدین و فرزندان را هم تغییر میدهند. کودکان، بهویژه در سنین پایین، انتظار دارند والدین همیشه قوی و محافظ باشند. وقتی میبینند پدر یا مادرشان نگران یا بیحوصلهاند، احساس ناامنی میکنند. در این شرایط ممکن است توجه والدین به نیازهای عاطفی فرزندان کمتر شود یا برعکس، بیش از حد کنترلگر شوند و به رفتارهای فرزندشان حساسیت نشان دهند.
نداشتن لحظات صمیمی و شاد در کنار هم، گفتوگو نکردن و کاهش ابراز محبت باعث میشود اعضای خانواده از نظر روحی از هم فاصله بگیرند و فرزندان دچار بیاعتمادی یا خشم شوند. در برخی موارد نیز والدین در اثر فشار روانی، رفتارهای پرخاشگرانه یا کنارهگیرانه نسبت به فرزندان نشان میدهند که این موضوع رابطه خانوادگی را سرد و آسیبپذیر میکند. (پایان بخش اول)
ندا محمدی – کارشناس واحد سلامت روان مرکز بهداشت شهدای انقلاب شیراز
نظر دهید